شراب خواری

از دانشنامه‌ی اسلامی


شراب مایع مست کننده ای است که آثار منفی روحی و جسمی بر انسان می گذارد. از این رو، شرابخواری در قرآن و احادیث، از گناهان بزرگ شمرده شده و حرام می باشد.

شراب در لغت و اصطلاح

«شراب» از نظر لغوی یعنی مایع نوشیدنی و از «شُرب» یعنی نوشیدن گرفته شده است اما از نظر اصطلاحی همان مایع مست کننده می باشد. این کلمه فارسی است و عربی آن «خَمر» است و خمر از نظر لغوی یعنی پوشاندن. راغب می‌گوید: «اصل خمر یعنی پوشاندن شیء و آنچه با آن چیزی را می‌پوشانند، خمار گویند، ولی در تعاریف، خمار به آنچه زن، سر خود را با آن می‌پوشاند گفته شده و به شراب از آن جهت خمر می‌گویند که عقل را پوشانده و زایل می‌کند». در اصطلاح شرابخواری، خَمر آن است که مستی می‌آورد: از انگور باشد یا غیر از انگور.

البته در قرآن واژگان دیگری هم برای شراب استفاده شده است که عبارتند از: سکر، رحیق و کأس. در رابطه با شراب در وسائل الشیعه حدیثی آمده است که رسول الله صلی الله علیه و آله فرمودند: «شراب از پنج چیز گرفته می‌شود: عصیر از انگور، نقیع از کشمش، بتع از عسل، مزر از جو و نبیذ از خرما».

حرمت شرابخواری در قرآن

ملاک عمل مسلمانان کلام پروردگار است که از عالم ملکوت نازل و در قرآن به شکل بلیغ و شیوایی تجلّی نموده است و همه نکاتی که برای هدایت بشریت نیاز است در قرآن تجمیع شده است. یکی از احکامی که در قرآن به آن پرداخته شده است حکم حرمت خمر و نوشیدن آن می‌باشد. آیاتی که در مورد حکم حرمت شرب خمر به طور تدریجی نازل شده است به شرح ذیر می باشد:

  • ۱. «و از میوه‌های درختان نخل و انگور، مسکرات (ناپاک) و روزی خوب و پاکیزه می‌گیرید؛ در این نشانه روشنی است برای جمعیتی که اندیشه می‌کنند».

این آیه در مکه نازل شده و به نظر بسیاری از مفسران اولین اخطاری است که در زمینه تحریم صورت گرفته و اشاره به حرمت آن می‌کند. قرآن مجید می‌خواهد ضمن برشمردن نعمت های الهی، اشاره کند به این که مردم ممکن است از مواهب الهی سوء استفاده هم بکنند. زیرا اگر همه استعمالات مردم را نعمت می‌دانست اتخاذ سکر را در مقابل رزق حسن قرار نمی‌داد، با این که این آیه دلالت بر نوعی عتاب و سرزنش دارد و می‌خواهد بر مردم تعریض کند که چرا از آندو شراب مسکر می‌گیرند.

  • ۲. «درباره شراب و قمار از تو سؤال می‌کنند، بگو: در آنها گناه و زیان بزرگی است و منافعی (از نظر مادی) برای مردم دربردارد؛ (ولی) گناه آنها از نفعشان بیشتر است و...».

در مورد شأن نزول این آیه آمده است که گروهی از یاران پیامبر خدمتش آمدند و عرض کردند حکم شراب و قمار، که عقل را زایل و مال را تباه می‌کند بیان فرمایید. در این هنگام آیه فوق نازل شد و به آنها پاسخ داد. این آیه دلالت بر تحریم دارد برای این که در اینجا تصریح می‌کند بر این که شرب خمر «اثم کبیر» است، چون خداوند فقط در مورد شراب و قمار «اثم کبیر» آورده است.

  • ۳. «ای کسانی که ایمان آورده‌اید! در حال مستی به نماز نزدیک نشوید تا بدانید چه می‌گویید و همچنین هنگامی که جنب هستید تا غسل کنید و...».
  • ۴. «ای کسانی که ایمان آورده‌اید! شراب و قمار و بتها و ازلام (= نوعی بخت آزمایی)، پلید و از اعمال شیطان است، از آنها دوری کنید تا رستگار شوید».
  • ۵. «شیطان می‌خواهد به وسیله شراب و قمار در میان شما عداوت و کینه ایجاد کند و شما را از یاد خدا بازدارد. آیا (با این همه زیان و فساد، و با این نهی اکید) خودداری خواهید کرد؟!

حرمت شرابخواری در روایات

در باب حرمت شراب احادیث بسیاری از ائمه اطهار علیهم السلام نقل شده که در اینجا به برخی اشاره می‌شود:

پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله در رابطه با نوشیدن شراب ده نفر را مورد لعن و نفرین قرار داده است:

  1. کسی که درخت آن را می‌نشاند.
  2. کسی که آن درخت را نگهداری و آبیاری می‌کند.
  3. کسی که آب آن را می‌گیرد و با آن شراب می‌سازد.
  4. کسی که شراب را می‌نوشد.
  5. ساقی شراب.
  6. حامل و آورنده شراب.
  7. کسی که شراب به سویش آورده می‌شود.
  8. فروشنده شراب.
  9. خریدار شراب.
  10. مصرف کننده پول شراب.

پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله در حدیثی دیگر فرمودند: «کسی که به خدا و روز واپسین ایمان داشته باشد نباید بر سر سفره‌ای که در آن شراب خورده می‌شود بنشیند».

حضرت امیرالمؤمنین علی علیه السلام می‌فرمایند: «خداوند برای حفظ عقل، ترک شرابخواری را واجب گردانیده است».

زمینه‌ها و عوامل شرابخواری

گرایش به هر عمل چه در بُعد مثبت و چه در بُعد منفی، معلول علت هایی است که باید به آن پرداخت. البته در زمینه شراب خواری انگیزه و علل گرایش به آن زیاد است که بعضی از آنها در این قسمت مطرح می‌شود که در دو قسم فردی و اجتماعی می‌باشد:

عوامل فردی:

  • دوری از احکام الهی: یکی از عوامل مهمی که زمینه شراب خواری را در فرد بوجود می‌آورد بی دینی و بی ایمانی و دوری از احکام الهی است. زیرا دین و دینداری و ایمان و اعتقاد علمی و عملی است که انسان را در برابر شیطان و عوامل انحرافی حفظ می‌کند و نمی‌گذارد که از حریم پاکی و طهارت جدا شود و آلوده گردد و چون فرد از اجتماع جدا نبوده لذا عامل دین می‌تواند از بازدارنده‌های اجتماعی شمرده شود.
  • فشارهای عصبی و ناراحتی‌های روحی: کسانی که دائماً در معرض فشارهای عصبی و محیطی قرار دارند بیشتر از دیگران در معرض خطر گرایش به شراب هستند که اگر فرد راه صحیح مقابله با آنها را نداند امکان دارد برای آرامش مقطعی از شراب استفاده کند و پُر واضح است که تبعات حاصله پس از نوشیدن شراب فشارهای عصبی منفی را دو چندان می‌کند.
  • مشکلات جسمانی و عدم آگاهی از خطرات شراب: عده‌ای می گویند که نوشیدن شراب باعث فعال شدن کلیه و یا شادابی پوست و امثاله می‌گردد و حال آن که واقعیت چیز دیگری است، یعنی نه تنها چنین نیست بلکه سبب تحلیل رفتن ارگانیزم بدن شده و بعضاً موجب هلاکت می‌گردد.
  • نگرش غلط به مسئله شراب: با توجه به تعریف‌هایی که از شراب در طول تاریخ توسط افراد مختلف شده مبنی بر این که انسان را از غم رها می‌کند و در مجموع اطلاعات غلط موجب می‌شود که فرد دیدگاه مثبتی نسبت به مصرف شراب پیدا کند.

عوامل اجتماعی:

  1. توطئه دشمنان: یکی از عوامل مهمی که در زمینه شراب خواری نقش عمده‌ای دارد و به بقیه عواملی که در جامعه وجود دارد دامن می‌زند، توطئه استکبار جهانی است که به منظور به بند کشیدن ملت ها و استعمار و غارت ذخایر آنها از هر حربه‌ای استفاده می‌نماید.
  2. نبود امکانات تفریحی، فرهنگی، هنری ورزشی؛ برای آن که نوجوانان خود را از گرایش به شراب و هر مخدر دیگر دور سازیم باید به فکر برنامه‌های جایگزین باشیم و اگر والدین نیازهای جوانان خود را درک نکنند و آنان را دائماً به ماندن در منزل وادار کنند احتمال گرایش به مسائلی مثل شراب خواری را در آنها افزایش می‌دهند.
  3. تبلیغ و ترویج شراب خواری بوسیله رسانه‌ها و نمایش فیلم‌ها و برنامه‌های می‌خواری و می گساری
  4. عدم اطلاع رسانی جامع و کامل
  5. تشویق و ترغیب از جانب نااهلان و...

مفاسد شرابخواری

باید توجه داشت که احکام بر طبق مصالح و مفاسد جعل شده است؛ یعنی علت حرمت نوشیدن شراب مفسده داشتن آن است و علت وجوب نماز مصلحت داشتن آن است و همچنین بقیه احکام هم دارای مصلحت‌ها و مفاسدی است.

از جمله مفاسد فردی شرابخواری عبارتند از:

  • مفاسد روحی و اخلاقی: شراب خواری مهمترین عاملی است که انسان را بسوی انحطاط و پستی می‌کشاند به این معنی که با بزرگترین سرمایه بشر و مایه امتیاز او از سایر جانداران که همانا عقل و خرد است سر جنگ و مبارزه دارد. الکل، دشمن بزرگ قوای فکری و تعقل انسان است و وقتی که عقل - که هدایتگر تکوینی بشر است - از او گرفته شود و کارائی خود را از دست دهد، عوامل مخرب مانند شهوت، غضب، خودخواهی و... جای آن را می‌گیرد و انسان را از نظر روحی و روانی مریض می‌کند و در جسم انسان مریض، عقل سالم جایی ندارد، همچنان که بزرگان گفته‌اند: عقل سالم در بدن سالم است.
  • مفاسد جسمی: مشروبات الکلی علاوه بر مفسدات و مفاسد روحی و اخلاقی، بر جسم نیز زیان‌های جبران ناپذیری وارد می‌کند. مثل ایجاد اختلال در ضربان و ریتم قلب، لرزش بدن و بی خوابی در شب، تاثیر بر معده، مغز، اعصاب، معده، کبد، گردش خون، دستگاه تنفسی، کلیه ها و... مثلا تأثیر آن بر روی مغز چنین است که وقتی آمی مقدار مختصری نوشابه الکلی می نوشد، ابتدا یک حالت نشاط آرامش و لذت به سراغش می آید که البته هنوز مقدار الکل نتوانسته بر روی قسمت های حساس مغز اثر بگذارد، اما همین که گیلاس اول به گیلاس دوم و... منتهی شد، مقدار الکل که در خون است به سراغ سلول های بسیار حساس مغز می رود و پس از غرق کردن آنها در الکل تمام قدرت کنترل نیرومند مغز را یا به کلی از کار می اندازد یا فوق العاده ضعیف می کند. وقتی سانسور مغز ار میان برود. یعنی تمام قیود، منع از کارهای ناشایسته، پرهیز از مخاطره و خلاصه عقل سلیم با تمام ارزش های معنوی که شخص طی سالها آموزش و پرورش بدست آورده موقتاً تا زمانی که الکل در خون وجود دارد، نابود می شوند؛ شخص خود را در دنیایی مشاهده می کند که اجرای هیچ کاری زشت و ناپسند نیست، یعنی واقعاً همان طور که فلاسفه یونان باستان گفته اند، خوی حیوانی و شیطانی بر مسند و اریکه عقل و فرمانروایی می نشیند.
  • مفاسد اجتماعی: از آنجائی که اجتماع از افرادی تشکیل می‌شود که رویکردهای مثبت و منفی آنها بر محیط اطرافشان تأثیر می‌گذارد، بنابراین باید مفاسد اجتماعی شرابخواری را مورد توجه خاص قرار داد.

درمان شرابخواری

رهایی از برخی عادت های زشت که مدت زمانی دراز به آنها مبتلا بوده ایم، طوری که به بخشی از رفتار ثابت ما تبدیل شده اند، برای بسیاری از مردم کار ساده ای نیست؛ زیرا این کار به اراده ای قوی و تلاشی فراوان و تمرینی مداوم نیاز دارد. از این رو بهترین روشی که ما می توانیم برای رهایی از عادات زشت خود در پیش گیریم اقدام و عمل به طریق «تدریج» است.

قرآن برای درمان شرابخواری و رباخواری که در آن زمان بین مردم جاهلی، رایج بود، از روش ذکر شده استفاده کرد. در ابتدا، مردم به آسانی آماده ترک چنین عاداتی نبودند؛ اما پس از آن که ایمان به دل آنها راه یافت، خود انگیزه ای قوی شد که از خداوند متعال و پیامبر صلی الله علیه و آله اطاعت کنند و چیزهایی را که به انجام آن امر شده بودند، بپذیرند. ضمن این که خداوند از ابتدا به تحریم کامل این عادات فرمان نداد؛ بلکه در بدو امر به ایجاد نفرت و انزجار از آنها پرداخت. آنگاه به تدریج مسلمانان را به سوی تحریم کامل سوق داد.

به هر حال مطالعه در مورد اثرات شرابخواری و پیامدهای ناگوار آن و تفکر در ابعاد هولناک این عمل، انسان را قادر می سازد تا برای حل این مرض به تکاپو افتاده و با مراجعه به متخصصین و مشاوره با ایشان قدم اساسی در این راه بردارد.

پانویس

  1. اصفهانی، راغب؛ مفردات فی غریب القرآن، تفسیر لغوی و ادبی قرآن، ترجمه سید غلامرضا خسروی حسینی، انتشارات مرتضوی، ۱۳۷۵، ج ۱، ص۱۵۴.
  2. قرشی، علی اکبر؛ قاموس قرآن، قم، دارالکتب الاسلامیه، ۱۳۷۵، ج ۱، ص ۲۹۹.
  3. خرمشاهی، بهاءالدین؛ دانشنامه قرآن و قرآن پژوهی، تهران، انتشارات ناهید، ج ۱، ص ۱۰۰۳.
  4. عاملی، شیخ حر؛ محمد بن الحسن، وسائل الشیعه، به تصحیح و تحقیق شیخ عبدالرحیم الربانی، المکتبة الاسلامیة، طهران، ۱۴۰۱ هـ.ق، ابواب الاشربة المحرقه، باب ۱، حدیث ۱، ص ۲۲۱.
  5. ترجمة مکارم شیرازی، ذیل آیه ۶۷/سوره نحل.
  6. مکارم شیرازی، ناصر؛ تفسیر نمونه، قم، دارالکتب الاسلامیه، ۱۳۸۱، ج ۱۱، ص ۲۹۱.
  7. طباطبایی، محمدحسین؛ تفسیرالمیزان، ترجمه سید محمدباقر موسوی همدانی، قم، کانون انتشارات محمدی، ۱۳۶۲، ج ۲۴، ص ۱۸۰.
  8. ترجمة مکارم شیرازی، ذیل آیه ۲۱۹/سوره بقره.
  9. مکارم شیرازی؛ همان، ج ۲، ص ۱۱۶.
  10. طباطبایی؛ المیزان، ج ۳، ص ۳۷۲.
  11. ترجمه مکارم شیرازی؛ ذیل آیه ۴۳/سوره نساء.
  12. ترجمه مکارم شیرازی؛ ذیل آیه ۹۰/ سوره مائده.
  13. آیه ۹۱/سوره مائده.
  14. بی آزار، شیرازی، عبدالکریم؛ رساله نوین، قم، دفتر نشر فرهنگ اسلامی، ج۳، ص۹۸.
  15. محمدی ری شهری، محمد؛ میزان الحکمه، ترجمه حمیدرضا شفیعی، قم، دارالحدیث، ۱۳۷۷، ج ۴، حدیث ۵۱۳۸.
  16. دشتی، محمد؛ شرح نهج البلاغه، قم، انتشارات مشرقین، ۱۳۷۹، حکمت ۲۵۲.
  17. ر.ک: گودرزی، فرامرز؛ پزشکی قانونی، تهران، انتشارات انیشتین، ۱۳۷۷، ج ۲، ص ۱۵۳۶.
  18. دهقان، احمد؛ پرسش ها و پاسخ های روز، قم، انتشارات لاهیجی، ص ۱۶۳.
  19. ر.ک: طالقانی، سید محمود؛ پرتویی از قرآن، تهران، شرکت سهامی انتشار، ص ۱۲۴.

منابع